میتازم ، تا جایی که تکلیفِ شب را با ستارههایش روشن کنم | ||
زندگی یک کاروان طولانی است که منازل ومراحلی دارد ، هدف والایی نیز دارد .این هدف رسید گی به تکامل معنوی ونفسانی است . انسان در زندگی باید از وجود خود وموجودات پیرامونش برای تکامل معنوی ونفسانی و پیدا کردن معرفت نسبت به خداوند استفاده کند تا به وجود حقیقی یعنی خدا برسد . اگر انسان این فرصت را ممغتنم بشمرد واز این چند صباحی که 0 در این دنیا هست خوب استفاده کند وبتواند خودش را به کمال برساند آن روز که از دنیا خارج میشود مثل کسی است که از زندان خارج شده و از اینجا زندگی حقیقی آغاز می شود.
چرا پیامبر (ص)ازدواج را سنت خود می داند ؟ ازدواج یک سنت طبیعی والهی است .این را پیامبر اکرم به سنت خودشان تعبیر می کنند ((انکاح سنتی ))این مسئله شاید از این جهت باشد که اسلام برای این امر تاکید بیشتری ورزیده تاکیددر ادیان الهی دیگر کمتراست . معنایش این است که در اسلام بر این مسئله تاکید ویژه ای شده است .چرا ؟ به خاطر اهمیت این مسئله –به خاطر تاثیر عمیق تشکیل خانواده در تربیت انسان در رشد فضایل در ساخت و ساز انسان سالم از لحاظ عاطفی ، رفتار ی ، روحی و......
ازدواج بهد موقع ودر زمان شور واشتیاق چه تاثیری دارد؟ پیامبر اکرم (ص) اصرار داشتند جوانها زود ازدواج کنند . چه دختر ها وچه پسرها . البته با میل خودشان وبا اختیار خودشان نه این که دیگران برایشان تصمیم بگیرند واین موضوع با یستی در جامعه ی ما رواج پیدا کند . جوانان قبل از خارج شدن از جوانی در همان مرحله شور واشتیاق و حال گرمی باید ازدواج کنند .این بر خلاف برداشت و تلقی خیلی از افراد است که خیال می کنند ازدواج های دوران جوانی ازواج های زودرس وماندگار نیست . کاملا برعکس اگر درست صورت بگیرد ازدواج های بسیار ماندگار وخوبی هم خواهد بود و زن و شوهر در چنین خانواده ای کاملا با هم صمیمی خواهند بود.
ازدواج در چه موقع باید صورت گیرد ؟ اسلام اصرار دارد بر این که این پدیده (ازدواج ) هر چه زودتر در آغاز احساس نیاز به ازدواج و داشتن همسر انجام گیرد . هر چه زودتر بهتر . زود که می گوئیم یعنی از همان وقتی دختر و پسر احساس نیاز می کنند به داشتن همسر . هر چه زود تر صورت گیرد بهتر است ـــــــ>چرا علت چیست ؟ اولا : برکات و خیراتی که در امر ازدواج وجود دارد در وقت خود و زودتر از این که زمان بگذارد و عمر تلف شود برای انسان حاصل می شود . ثانیا : جلوی طعنان های جنسی را میگیرد . لذا می فرماید ((من تذوج احرزنصف دینه ))طبق این روایت معلوم می شود نصف تهدید که انسان در باره دین خود می بیند از طرف طغیانهای جنسی است که این نصف رقم خیلی بالا یی است .
به همین آسانی ! در این عقد که ما میخوانیم در حقیقت دو طرف بیگانه از هم را با همین چندکلمه با یکدیگر متصل و مرتبط می کنند ، بطوری که از همه ی عالم به هم محرم تر ونز دیکتر و مهربانتر می شوند . ثانیا : با این عقد یک سلول جدیدی در پیکر ه اجتماعی ، ایجاد می کنیم که این پیکره ی اجتماعی از سلول های خانواده ها تشکیل شده است . ثانیا : شما دو نفر هستید . یکی خانم و دیگری آقا که هر کدام نیاز هایی دارید به جنس مخالف و این نیاز ها با چند کلمه ی عقد برطرف میکنیم. [ یادداشت ثابت - چهارشنبه 91/8/18 ] [ 10:18 صبح ] [ ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |